معنی فارسی cataractous
B2حالت یا شرایطی که به کاتاراکت مربوط میشود و نیاز به درمان دارد.
Relating to or resembling a cataract, often referring to cloudy vision.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لنز کاتاراکتوس باید به طور جراحی برداشته شود.
مثال:
The cataractous lens needs to be removed surgically.
معنی(example):
وضعیت کاتاراکتوس او سال گذشته تشخیص داده شد.
مثال:
Her cataractous condition was diagnosed last year.
معنی فارسی کلمه cataractous
:
حالت یا شرایطی که به کاتاراکت مربوط میشود و نیاز به درمان دارد.