معنی فارسی cataracts
B2کاتاراکت، نوعی بیماری چشمی است که در آن عدسی چشم کدر می‌شود و باعث اختلال در بینایی می‌گردد.
A medical condition where the lens of the eye becomes cloudy, impairing vision.
- noun
A waterspout
A large waterfall; steep rapids in a river.
The cataracts on the Nile helped to compartment Upper Egypt.
A flood of water
An overwhelming downpour or rush
His cataract of eloquence
A clouding of the lens in the eye leading to a decrease in vision.
پزشک توضیح داد که کاتاراکت‌ها باعث سختی در دیدن او به وضوح می‌شود.
The doctor explained that cataracts made it hard for her to see clearly.
بسیاری از افراد سالخورده با گذشت زمان به کاتاراکت دچار می‌شوند.
Many elderly people develop cataracts over time.
معنی فارسی کلمه cataracts
:
کاتاراکت، نوعی بیماری چشمی است که در آن عدسی چشم کدر می‌شود و باعث اختلال در بینایی می‌گردد.
