معنی فارسی catastrophized
B2فاجعهبار کردن به علامت منفی منفی دادن برای یک موقعیت در نتیجه تفکر افراطی یا نتایج منفی در نظر گرفتن اطلاق میشود.
To have presented a situation in a way that emphasizes its catastrophic aspects.
- verb
verb
معنی(verb):
To regard a bad situation as if it were disastrous or catastrophic.
معنی(verb):
To end a comedy.
example
معنی(example):
او شکست کوچک را فاجعهبار کرد و آن را به شکل فاجعهای بزرگ نشان داد.
مثال:
He catastrophized the minor setback, making it seem disastrous.
معنی(example):
پس از اینکه او اوضاع را فاجعهبار کرد، همه نگران شدند.
مثال:
After he catastrophized the situation, everyone became worried.
معنی فارسی کلمه catastrophized
:
فاجعهبار کردن به علامت منفی منفی دادن برای یک موقعیت در نتیجه تفکر افراطی یا نتایج منفی در نظر گرفتن اطلاق میشود.