معنی فارسی catch out

B1

فهمیدن یا گرفتن کسی در حال نادرست بودن یا دروغ گفتن، به ویژه به شکلی غیرمنتظره.

To expose someone in a lie or mistake

verb
معنی(verb):

To discover or expose as fake, insincere, or inaccurate.

معنی(verb):

To put a batsman out by catching the batted ball before it touches the ground.

example
معنی(example):

معلم سعی کرد دانش‌آموزان را با سوالات دشوار به تله بیندازد.

مثال:

The teacher tried to catch out the students with tricky questions.

معنی(example):

او زمانی که روز تولد خود را فراموش کرد، به تله افتاد.

مثال:

He was caught out when he forgot his own birthday.

معنی فارسی کلمه catch out

: معنی catch out به فارسی

فهمیدن یا گرفتن کسی در حال نادرست بودن یا دروغ گفتن، به ویژه به شکلی غیرمنتظره.