معنی فارسی catechumenship

B2

وضعیتی که فرد در آن به عنوان یک کاتشومن در حال آموزش و آماده شدن برای ورود به جامعه مذهبی است.

The state or condition of being a catechumen, particularly during the preparation for baptism.

example
معنی(example):

او کاتشومنشیپ خود را پذیرفت و به تعمیدش امیدوار بود.

مثال:

She embraced her catechumenship and looked forward to her baptism.

معنی(example):

کاتشومنشیپ شامل یادگیری و رشد در ایمان قبل از پیوستن به کلیسا است.

مثال:

Catechumenship involves learning and growing in faith before joining the church.

معنی فارسی کلمه catechumenship

: معنی catechumenship به فارسی

وضعیتی که فرد در آن به عنوان یک کاتشومن در حال آموزش و آماده شدن برای ورود به جامعه مذهبی است.