معنی فارسی cathedral
B2 /kəˈθiː.dɹəl/کلیسای جامع، یک معبد بزرگ است که به عنوان مرکز یا کلیسای اصلی یک ناحیه مذهبی عمل میکند و معمولاً با معماری ویژهای شناخته میشود.
A large and important church, often the principal church of a diocese, known for its architectural significance.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Relating to the throne or the see of a bishop.
example
معنی(example):
کلیسای جامع به خاطر معماری خیرهکننده و شیشههای رنگیاش مشهور است.
مثال:
The cathedral is famous for its stunning architecture and stained glass.
معنی(example):
بسیاری از گردشگران به کلیسای جامع میروند تا تاریخ و طراحی آن را تحسین کنند.
مثال:
Many tourists visit the cathedral to admire its history and design.
معنی فارسی کلمه cathedral
:
کلیسای جامع، یک معبد بزرگ است که به عنوان مرکز یا کلیسای اصلی یک ناحیه مذهبی عمل میکند و معمولاً با معماری ویژهای شناخته میشود.