معنی فارسی cathedraled

B2

به تصوری یا توصیفی اشاره می‌کند که با کلیساهای بزرگ و معروف مشخص می‌شود.

Describing a place that features or is characterized by cathedrals.

example
معنی(example):

این شهر به خاطر افق کلیسایی‌اش معروف است.

مثال:

The city is known for its cathedraled skyline.

معنی(example):

بسیاری از شهرها کلیسایی هستند و معماری خیره‌کننده‌ای را به نمایش می‌گذارند.

مثال:

Many towns are cathedraled, showcasing stunning architecture.

معنی فارسی کلمه cathedraled

: معنی cathedraled به فارسی

به تصوری یا توصیفی اشاره می‌کند که با کلیساهای بزرگ و معروف مشخص می‌شود.