معنی فارسی cathedrated

B2

کاتدرال شدن، به منظور تأکید بر اهمیت تاریخی یا فرهنگی یک مکان یا ساختمان.

To designate or honor a building or site as worthy of cathedral status.

example
معنی(example):

این ساختمان به خاطر اهمیت تاریخی خود کاتدرال شد.

مثال:

The building was cathedrated for its historical significance.

معنی(example):

این شهر پس از کشف آثار باستانی کاتدرال شد.

مثال:

The town was cathedrated after the discovery of ancient artifacts.

معنی فارسی کلمه cathedrated

: معنی cathedrated به فارسی

کاتدرال شدن، به منظور تأکید بر اهمیت تاریخی یا فرهنگی یک مکان یا ساختمان.