معنی فارسی catholically
B2به معنای جهانی و همگانی، به خصوص مربوط به کلیسای کاتولیک و اصول آن در وحدت میان مومنان.
In a way that promotes universal faith or unity among Christians.
- ADVERB
example
معنی(example):
کلیسا به خاطر عمل کردن به صورت کاتولیکی، تأکید بر وحدت باورمندان شناخته شده است.
مثال:
The church is known to operate catholically, emphasizing the unity of believers.
معنی(example):
باورهای او به صورت کاتولیکی شامل بودند و از افراد با پیشینههای مختلف استقبال میکردند.
مثال:
His beliefs were catholically inclusive, welcoming people from various backgrounds.
معنی فارسی کلمه catholically
:
به معنای جهانی و همگانی، به خصوص مربوط به کلیسای کاتولیک و اصول آن در وحدت میان مومنان.