معنی فارسی cationically
B1به شکلی که مربوط به بار مثبت باشد.
In a manner relating to or exhibiting positive charge.
- ADVERB
example
معنی(example):
این ماده در محلول به صورت کاتیونی عمل میکند.
مثال:
The substance behaves cationically in solution.
معنی(example):
این فرآیند شامل حرکت ذرات بار مثبت به طور کاتیونی است.
مثال:
The process involves cationically charged particles moving.
معنی فارسی کلمه cationically
:
به شکلی که مربوط به بار مثبت باشد.