معنی فارسی catonic
C1وضعیتی در روانپزشکی که در آن فرد به حالت بیحرکتی و عدم پاسخ برخورد میکند.
A state of unresponsiveness, often seen in certain psychiatric conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
وضعیت کاتونیک باعث شد بیمار بدون واکنش بماند.
مثال:
The catonic state left the patient unresponsive.
معنی(example):
در حالت کاتونیک، افراد ممکن است اصلاً حرکت نکنند.
مثال:
In a catonic state, individuals may not move at all.
معنی فارسی کلمه catonic
:
وضعیتی در روانپزشکی که در آن فرد به حالت بیحرکتی و عدم پاسخ برخورد میکند.