معنی فارسی catspaw
B2گربهپا، فرد یا ابزاری که به عنوان نماینده برای انجام کارهای دیگران استفاده میشود.
A person used by another to achieve their own aims; a tool or agent.
- NOUN
example
معنی(example):
دریا نورد از چنگال گربهای برای بالا بردن بادبانها استفاده کرد.
مثال:
The catspaw was used by the sailor to hoist the sails.
معنی(example):
او فقط یک ابزار در بازی فریب آنها بود.
مثال:
He was just a catspaw in their game of deception.
معنی فارسی کلمه catspaw
:
گربهپا، فرد یا ابزاری که به عنوان نماینده برای انجام کارهای دیگران استفاده میشود.