معنی فارسی caucusgoer
B2شخصی که در گردهماییهای سیاسی شرکت میکند.
A person who attends a caucus, especially a political meeting where decisions are made.
- noun
noun
معنی(noun):
One who attends a caucus.
example
معنی(example):
به عنوان یک شرکت کننده متعهد در گردهماییها، او در هر نشست سیاسی حاضر میشود.
مثال:
As a committed caucusgoer, she attends every political meeting.
معنی(example):
شرکتکنندگان در گردهمایی نقشی حیاتی در شکلدهی به برنامههای حزبی دارند.
مثال:
Caucusgoers play a crucial role in shaping party agendas.
معنی فارسی کلمه caucusgoer
:
شخصی که در گردهماییهای سیاسی شرکت میکند.