معنی فارسی cauldrifeness

B1

حالت یا کیفیت سردی یا خنکی، به ویژه در جو یا احساسات.

The state or quality of being chilly or cold.

example
معنی(example):

سردی شامگاه یادآوری خاطرات را به همراه داشت.

مثال:

The cauldrifeness of the evening brought back memories.

معنی(example):

سردی او در یک روز دلگیر تسکین‌دهنده بود.

مثال:

Her cauldrifeness was comforting on a gloomy day.

معنی فارسی کلمه cauldrifeness

: معنی cauldrifeness به فارسی

حالت یا کیفیت سردی یا خنکی، به ویژه در جو یا احساسات.