معنی فارسی cauli

A2

کائولی به طور خاص به کلم بروکلی اشاره دارد که نوعی سبزی محبوب است.

Often a short form for referring to cauliflower, a type of vegetable.

example
معنی(example):

کائولی اغلب برای اشاره به کلم بروکلی استفاده می‌شود.

مثال:

Cauli is often used to refer to cauliflower.

معنی(example):

او برای شام یک سوپ کائولی خوشمزه درست کرد.

مثال:

He made a delicious cauli soup for dinner.

معنی فارسی کلمه cauli

: معنی cauli به فارسی

کائولی به طور خاص به کلم بروکلی اشاره دارد که نوعی سبزی محبوب است.