معنی فارسی caulicule
B2برگهای کوچک که به طور معمول از شاخه اصلی گیاه خارج میشوند.
A small, leaf-like structure on a stem.
- NOUN
example
معنی(example):
هر کاولیکول یک برگ کوچک و نوظهور است.
مثال:
Each caulicule is a small, emerging leaf.
معنی(example):
کاولیکول به گلهای در حال توسعه پشتیبانی میدهد.
مثال:
The caulicule provides support to developing flowers.
معنی فارسی کلمه caulicule
:
برگهای کوچک که به طور معمول از شاخه اصلی گیاه خارج میشوند.