معنی فارسی caulis
B1کایلوس، به ساقه ضخیم یک گیاه اشاره دارد، بهویژه در گیاهانی که ساقه آنها خوراکی است.
The main stem of a plant, especially when it is edible.
- NOUN
example
معنی(example):
ساقه مرکزی کلم بروکلی، کایلوس نامیده میشود.
مثال:
The caulis of the broccoli is the thick central stem.
معنی(example):
کایلوس میتواند به ساقههای خوراکی گیاهان مختلف اشاره کند.
مثال:
Caulis can refer to the edible stems of various plants.
معنی فارسی کلمه caulis
:
کایلوس، به ساقه ضخیم یک گیاه اشاره دارد، بهویژه در گیاهانی که ساقه آنها خوراکی است.