معنی فارسی cauponation
B1کاپونهکردن، عمل جمعآوری یا صید ماهی به صورت جمعی و در یک رویداد فرهنگی.
The act of collectively catching fish, often celebrated as a cultural event.
- NOUN
example
معنی(example):
کاپونهکردن ماهی یک رویداد فرهنگی مهم است.
مثال:
The cauponation of fish is an important cultural event.
معنی(example):
آنها کاپونهکردن را در مرکز جامعه جشن گرفتند.
مثال:
They celebrated the cauponation at the community center.
معنی فارسی کلمه cauponation
:
کاپونهکردن، عمل جمعآوری یا صید ماهی به صورت جمعی و در یک رویداد فرهنگی.