معنی فارسی cavitary
C1حفرهای، به چیزی اشاره دارد که دارای حفره یا فضای توخالی است.
Pertaining to or characterized by cavities.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to a (body) cavity.
example
معنی(example):
پزشک به ضایعات حفرهدار در ریه اشاره کرد.
مثال:
The doctor noted the cavitary lesions in the lung.
معنی(example):
ساختارهای حفرهای در سیستمهای بیولوژیکی مختلف یافت میشوند.
مثال:
Cavitary structures can be found in various biological systems.
معنی فارسی کلمه cavitary
:
حفرهای، به چیزی اشاره دارد که دارای حفره یا فضای توخالی است.