معنی فارسی ccd

B1

حسگر تصویر که در دوربین‌ها برای ثبت تصاویر استفاده می‌شود.

Charge-Coupled Device; a technology used in electronic imaging.

example
معنی(example):

CCD اشاره به نوعی حسگر تصویر در دوربین‌ها دارد.

مثال:

CCD refers to a type of image sensor in cameras.

معنی(example):

فناوری CCD باعث حساسیت بهتر به نور می‌شود.

مثال:

The CCD technology allows for better light sensitivity.

معنی فارسی کلمه ccd

: معنی ccd به فارسی

حسگر تصویر که در دوربین‌ها برای ثبت تصاویر استفاده می‌شود.