معنی فارسی ccm

B1

CCM، مدیریت تغییرات پیکربندی است که برای تضمین یکپارچگی و هماهنگی سیستم‌ها کاربرد دارد.

Configuration Change Management, a process for maintaining system integrity.

example
معنی(example):

CCM برای اشاره به مدیریت تغییرات پیکربندی استفاده می‌شود.

مثال:

CCM is used to refer to Configuration Change Management.

معنی(example):

فرایند CCM برای حفظ یکپارچگی سیستم بسیار حائز اهمیت است.

مثال:

The CCM process is crucial for maintaining system integrity.

معنی فارسی کلمه ccm

: معنی ccm به فارسی

CCM، مدیریت تغییرات پیکربندی است که برای تضمین یکپارچگی و هماهنگی سیستم‌ها کاربرد دارد.