معنی فارسی ceilingward

B1

به سمت سقف یا بالا.

In the direction of the ceiling or upward.

example
معنی(example):

گربه به سمت سقف پرواز کرد تا مگسی را بگیرد.

مثال:

The cat jumped ceilingward to catch a fly.

معنی(example):

او به سمت سقف نگاه کرد، امیدوار به یک معجزه.

مثال:

He looked ceilingward, hoping for a miracle.

معنی فارسی کلمه ceilingward

: معنی ceilingward به فارسی

به سمت سقف یا بالا.