معنی فارسی cel
B1 /sɛl/سیل، ورقه‌ای شفاف که در انیمیشن برای نمایش تصویر استفاده می‌شود.
A transparent sheet used in animation to create images.
- noun
noun
معنی(noun):
A piece of celluloid on which has been drawn a frame of an animated film.
example
معنی(example):
هنرمند یک سیل از غروب آفتاب زیبا کشید.
مثال:
The artist painted a cel of a beautiful sunset.
معنی(example):
هر سیل یک فریم جداگانه در انیمیشن است.
مثال:
Each cel is a separate frame in the animation.
معنی فارسی کلمه cel
:
سیل، ورقه‌ای شفاف که در انیمیشن برای نمایش تصویر استفاده می‌شود.
