معنی فارسی celebrator

B1

کسی که جشن می‌گیرد یا به مناسبت خاصی جشن برپا می‌کند.

A person who celebrates an occasion.

example
معنی(example):

او Celebrator اصلی در جشن تولد بود.

مثال:

She was the main celebrator at the birthday party.

معنی(example):

Celebrator از همه بابت آمدن تشکر کرد.

مثال:

The celebrator thanked everyone for coming.

معنی فارسی کلمه celebrator

: معنی celebrator به فارسی

کسی که جشن می‌گیرد یا به مناسبت خاصی جشن برپا می‌کند.