معنی فارسی celebratory
B2 /ˈsɛləbɹəˌtɔːɹi/تحسینی به معنای اینکه مربوط به جشن یا جشن گرفتن باشد، معمولاً به موقعیتهای خاص یا موفقیتها اشاره دارد.
Relating to or expressing celebration; often used to describe events that mark an achievement.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
In the manner of, or forming part of, a celebration.
example
معنی(example):
آنها برای فارغالتحصیلی او یک مهمانی جشنوارهای برگزار کردند.
مثال:
They threw a celebratory party for her graduation.
معنی(example):
پس از پروژه موفق، یک شام جشنوارهای داشتیم.
مثال:
We had a celebratory dinner after the successful project.
معنی فارسی کلمه celebratory
:
تحسینی به معنای اینکه مربوط به جشن یا جشن گرفتن باشد، معمولاً به موقعیتهای خاص یا موفقیتها اشاره دارد.