معنی فارسی celibacies

B1

تجرد، حالتی که شخص به طور عمدی از رابطه جنسی یا ازدواج دوری می‌کند.

The state of being celibate, refraining from sexual relations or marriage.

example
معنی(example):

برخی افراد به دلایل شخصی انتخاب می‌کنند که در تجرد زندگی کنند.

مثال:

Some people choose to live in celibacies for personal reasons.

معنی(example):

او به تجردش به عنوان یک نوع قدرت شخصی نگاه می‌کرد.

مثال:

He regarded his celibacies as a form of personal strength.

معنی فارسی کلمه celibacies

: معنی celibacies به فارسی

تجرد، حالتی که شخص به طور عمدی از رابطه جنسی یا ازدواج دوری می‌کند.