معنی فارسی cellared

B1

عمل نگهداری شراب در زیرزمین برای بهبود طعم و کیفیت آن.

Past tense of cellar; to store wine or other items in a cellar.

verb
معنی(verb):

To store in a cellar.

adjective
معنی(adjective):

Provided with a cellar.

مثال:

a cellared building

example
معنی(example):

این شراب برای چندین سال در زیرزمین نگهداری شد قبل از اینکه چشیده شود.

مثال:

The wine was cellared for several years before tasting.

معنی(example):

بسیاری از بطری‌ها برای بهبود طعم خود به مدت طولانی در زیرزمین نگهداری شدند.

مثال:

Many bottles were cellared to improve their flavor over time.

معنی فارسی کلمه cellared

: معنی cellared به فارسی

عمل نگهداری شراب در زیرزمین برای بهبود طعم و کیفیت آن.