معنی فارسی cellos
B1ویولن سل، سازی از خانواده‌ی سازهای زهی که برای نواختن نشسته و صدای عمیق‌تر از ویولن دارد.
A string instrument of larger size than a violin, played sitting down and known for its rich tone.
- noun
noun
معنی(noun):
A large stringed instrument of the violin family with four strings, tuned from lowest to highest C-G-D-A, and played with a bow, also possessing an endpin to support the instrument's weight.
example
معنی(example):
ارکستر چهار ویولن سل در بخش سازهای زهی خود دارد.
مثال:
The orchestra has four cellos in its string section.
معنی(example):
او ساعت‌ها ویولن سل خود را قبل از کنسرت تمرین کرد.
مثال:
She practiced her cello for hours before the concert.
معنی فارسی کلمه cellos
:
ویولن سل، سازی از خانواده‌ی سازهای زهی که برای نواختن نشسته و صدای عمیق‌تر از ویولن دارد.
