معنی فارسی cementatory

B2

نسبت به مواد یا فرایندهایی که خواص سیمانی دارند.

Relating to materials or processes that have cement-like properties.

example
معنی(example):

طبیعت سیمانی ماده به اتصال مواد کمک می‌کند.

مثال:

The cementatory nature of the substance helps bind materials.

معنی(example):

عوامل سیمانی در فرایندهای مختلف ساخت و ساز استفاده می‌شوند.

مثال:

Cementatory agents are used in various construction processes.

معنی فارسی کلمه cementatory

: معنی cementatory به فارسی

نسبت به مواد یا فرایندهایی که خواص سیمانی دارند.