معنی فارسی cense
B1 /sɛns/بخور دادن، عطر یا دودی به هوا افشاندن به عنوان بخشی از یک مراسم مذهبی یا فرهنگی، برای تقدس یا پاکسازی.
To perfume or purify an area, especially with incense during a religious ritual.
- verb
verb
معنی(verb):
To perfume with incense.
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که منطقه را با دود خوشبو عطرآگین کنند.
مثال:
They decided to cense the area with sweet-smelling smoke.
معنی(example):
در طول مراسم، آنها فضای را بخور میدادند تا آن را پاک کنند.
مثال:
During the ritual, they would cense the space to purify it.
معنی فارسی کلمه cense
:
بخور دادن، عطر یا دودی به هوا افشاندن به عنوان بخشی از یک مراسم مذهبی یا فرهنگی، برای تقدس یا پاکسازی.