معنی فارسی censorial

B2

مربوط به سانسور و نظارت بر محتوا.

Relating to censorship and supervision over content.

example
معنی(example):

نگرش سانسوری مقامات آزادی بیان را محدود کرد.

مثال:

The censorial attitude of the authorities limited free speech.

معنی(example):

عملیات سانسوری می‌تواند دموکراسی را تضعیف کند.

مثال:

Censorial actions can undermine democracy.

معنی فارسی کلمه censorial

: معنی censorial به فارسی

مربوط به سانسور و نظارت بر محتوا.