معنی فارسی centenier
B1رتبهای در برخی از نیروهای پلیس در منطقه خاص.
A rank in some police forces, particularly in rural areas.
- NOUN
example
معنی(example):
یک صدسالگی یک رتبه در برخی از نیروهای پلیس در مناطق خاص است.
مثال:
A centenier is a rank in some police forces in certain regions.
معنی(example):
صدسالگی مسئول نظارت بر پلیس محلی بود.
مثال:
The centenier was responsible for overseeing local policing.
معنی فارسی کلمه centenier
:
رتبهای در برخی از نیروهای پلیس در منطقه خاص.