معنی فارسی centennia
B1قرن، دورهای به طول یکصد سال.
A period of one hundred years.
- NOUN
example
معنی(example):
باستانشناسان شواهدی از آثار باستانی چند صد ساله پیدا کردند.
مثال:
The archaeologists found evidence of centennia-old artifacts.
معنی(example):
سالها پیش، این منطقه پوشیده از جنگلها بود.
مثال:
Centennia ago, this region was covered in forests.
معنی فارسی کلمه centennia
:
قرن، دورهای به طول یکصد سال.