معنی فارسی center lines
B1خطوطی که در وسط چیزی قرار دارند و معمولاً برای راهنمایی یا تنظیم استفاده میشوند.
Lines that are drawn or marked in the middle of something, often used for guidance or alignment.
- NOUN
example
معنی(example):
خطوط وسط جاده به رانندگان کمک میکند تا در خطوط خود بمانند.
مثال:
The center lines on the road help drivers stay in their lanes.
معنی(example):
هنرمند از خطوط وسط برای اطمینان از تقارن در طراحیاش استفاده کرد.
مثال:
The artist used center lines to ensure symmetry in his drawing.
معنی فارسی کلمه center lines
:
خطوطی که در وسط چیزی قرار دارند و معمولاً برای راهنمایی یا تنظیم استفاده میشوند.