معنی فارسی centralisations
B2متمرکزسازی، فرایند جمع‌آوری قدرت یا کنترل در یک نقطه واحد به جای توزیع آن در چندین نقطه.
The act of concentrating power or control in a single authority.
- noun
noun
معنی(noun):
The act or process of centralizing, or the state of being centralized; the act or process of combining or reducing several parts into a whole
مثال:
the centralization of commerce in a city
example
معنی(example):
متمرکزسازی‌ها می‌توانند منجر به کنترل بیشتر بر فرآیند تصمیم‌گیری شوند.
مثال:
Centralisations can lead to more control over the decision-making process.
معنی(example):
متمرکزسازی خدمات کارایی را در مدیریت بهبود بخشید.
مثال:
The centralisations of services improved efficiency in the management.
معنی فارسی کلمه centralisations
:
متمرکزسازی، فرایند جمع‌آوری قدرت یا کنترل در یک نقطه واحد به جای توزیع آن در چندین نقطه.
