معنی فارسی centrally

B1 /ˈsɛnt.ɹə.li/

به طور مرکزی، به معنای در مرکز یا در نقطه محوری، معمولاً در زمینه‌های اقتصادی یا اجتماعی به کار می‌رود.

In a manner that is at or near the center; centrally involved in a situation or process.

adverb
معنی(adverb):

(location) In a central manner or situation; at, to, through or from the centre.

example
معنی(example):

پارک واقع در مرکز شهر مکانی عالی برای استراحت است.

مثال:

The centrally located park is a great place to relax.

معنی(example):

آنها منابع را به صورت مرکزی توزیع کردند تا عدالت را تضمین کنند.

مثال:

They distributed resources centrally to ensure fairness.

معنی فارسی کلمه centrally

: معنی centrally به فارسی

به طور مرکزی، به معنای در مرکز یا در نقطه محوری، معمولاً در زمینه‌های اقتصادی یا اجتماعی به کار می‌رود.