معنی فارسی centration

B1

تمرکز، فرایندی است که اجزاء مختلف را به یک جنبه واحد توجه می‌دهد و در توسعه شناختی مهم است.

Centration is the tendency to focus on one aspect of a situation and neglect others.

example
معنی(example):

تمرکز به توانایی تمرکز بر یک جنبه خاص اشاره دارد.

مثال:

Centration refers to the ability to focus on one aspect.

معنی(example):

در روانشناسی، تمرکز می‌تواند بر روند تصمیم‌گیری تأثیر بگذارد.

مثال:

In psychology, centration can affect decision-making.

معنی فارسی کلمه centration

: معنی centration به فارسی

تمرکز، فرایندی است که اجزاء مختلف را به یک جنبه واحد توجه می‌دهد و در توسعه شناختی مهم است.