معنی فارسی centre field
B2میدان مرکزی، ناحیهای در ورزشهایی مانند بیسبال که بازیکن در آن توانایی دید به کل میدان را دارد.
The area of the outfield in baseball between left and right field.
- NOUN
example
معنی(example):
بازیکن در میدان مرکزی دید عالی به تمام بازی دارد.
مثال:
The player in centre field has a great view of the entire game.
معنی(example):
میدان مرکزی یک موقعیت کلیدی در بیسبال است.
مثال:
Centre field is a key position in baseball.
معنی فارسی کلمه centre field
:
میدان مرکزی، ناحیهای در ورزشهایی مانند بیسبال که بازیکن در آن توانایی دید به کل میدان را دارد.