معنی فارسی centricity
B1مرکزیت به وضعیت یا کیفیت مرکزی در طراحی یا ساختار اشاره دارد.
The quality of being centered; having a central focus.
- noun
noun
معنی(noun):
The state or quality of being centric; centricalness.
example
معنی(example):
مرکزیت طراحی تضمین میکند که همه چیز به طور کامل تراز شده است.
مثال:
The centricity of the design ensures everything is perfectly aligned.
معنی(example):
در ریاضیات، مرکزیت به موقعیت مرکزی شکل اشاره دارد.
مثال:
In mathematics, centricity refers to the central position of a shape.
معنی فارسی کلمه centricity
:
مرکزیت به وضعیت یا کیفیت مرکزی در طراحی یا ساختار اشاره دارد.