معنی فارسی centripetal
B2مرکزگرا، به نیرویی اشاره دارد که اجسام را به سمت مرکز یک دایره می‌کشد.
A force that acts on an object moving in a circular path, directed toward the center of rotation.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Directed or moving towards a centre.
معنی(adjective):
Of, relating to, or operated by centripetal force.
معنی(adjective):
(of a nerve impulse) Directed towards the central nervous system; afferent.
example
معنی(example):
نیروی مرکزگرا، سیارات را در مدار دور خورشید نگه می‌دارد.
مثال:
Centripetal force keeps the planets in orbit around the sun.
معنی(example):
سانتریفیوژ از حرکت مرکزگرا برای جداسازی مواد استفاده می‌کند.
مثال:
The centrifuge uses centripetal motion to separate substances.
معنی فارسی کلمه centripetal
:
مرکزگرا، به نیرویی اشاره دارد که اجسام را به سمت مرکز یک دایره می‌کشد.
