معنی فارسی centrisciform

B1

شکل مرکزکده‌ای، به شکلی اشاره دارد که در آن بدن ماهی‌ها برای سازگاری با محیط زندگی خود تغییر کرده است.

Referring to a form or shape that resembles that of the centriscid fish.

example
معنی(example):

شکل مرکزکده‌ای برخی از ماهی‌ها برای محیط زندگی‌شان سازگار شده است.

مثال:

The centrisciform shape of some fish is adapted for their environment.

معنی(example):

ویژگی‌های مرکزکده‌ای به این ماهی‌ها کمک می‌کند تا در میان صخره‌ها حرکت کنند.

مثال:

Centrisciform characteristics help these fish navigate through reefs.

معنی فارسی کلمه centrisciform

: معنی centrisciform به فارسی

شکل مرکزکده‌ای، به شکلی اشاره دارد که در آن بدن ماهی‌ها برای سازگاری با محیط زندگی خود تغییر کرده است.