معنی فارسی centumvirate
C1سنتوموایرات به گروهی از سنتومویرها اطلاق میشود که با هم برای پذیرش و بررسی دعاوی حقوقی همکاری میکنند.
The governing body of a hundred members, especially in ancient Rome.
- NOUN
example
معنی(example):
سنتوموایرات یک نهاد مهم در حکومت روم بود.
مثال:
The centumvirate was an important institution in Roman governance.
معنی(example):
آنها یک سنتوموایرات تشکیل دادند تا به مسائل قانونی جامعهشان رسیدگی کنند.
مثال:
They formed a centumvirate to address the legal issues of their community.
معنی فارسی کلمه centumvirate
:
سنتوموایرات به گروهی از سنتومویرها اطلاق میشود که با هم برای پذیرش و بررسی دعاوی حقوقی همکاری میکنند.