معنی فارسی ceramics
B2سرامیک‌ها، مواد ساخته شده از خاک رس و دیگر مواد شیمیایی به روش حرارت دادن، که شامل اشیایی مانند گلدان و بشقاب می‌شود.
Objects made from clay and other ceramic materials, particularly after being fired.
- noun
A hard, brittle, inorganic, nonmetallic material, usually made from a materal, such as clay, then firing it at a high tempature.
Joan made the dish from ceramic.
An object made of this material
Joe had dozens of ceramics in his apartment.
The art or science of making ceramic objects
Ceramic objects as a group
او به یادگیری سرامیک پرداخت تا یاد بگیرد چگونه گلدان‌ها و بشقاب‌ها بسازد.
She studied ceramics to learn how to make pots and dishes.
موزه یک مجموعه زیبا از سرامیک‌های باستانی دارد.
The museum has a beautiful collection of ancient ceramics.
معنی فارسی کلمه ceramics
:
سرامیک‌ها، مواد ساخته شده از خاک رس و دیگر مواد شیمیایی به روش حرارت دادن، که شامل اشیایی مانند گلدان و بشقاب می‌شود.
