معنی فارسی cerebral palsy
B2فلج مغزی، اختلالی که ناشی از آسیب به مغز در حین رشد است و بر کنترل حرکات بدن تاثیر می‌گذارد.
A group of disorders that affect movement and muscle tone or posture, caused by damage to the developing brain.
- noun
noun
معنی(noun):
A group of non-progressive, non-contagious conditions, caused by brain damage before birth or during infancy, characterized by impairment of muscular coordination.
example
معنی(example):
فلج مغزی وضعیتی است که کنترل عضلات را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
مثال:
Cerebral palsy is a condition that affects muscle control.
معنی(example):
افرادی که دچار فلج مغزی هستند ممکن است به کمک ویژه نیاز داشته باشند.
مثال:
People with cerebral palsy may need special assistance.
معنی فارسی کلمه cerebral palsy
:
فلج مغزی، اختلالی که ناشی از آسیب به مغز در حین رشد است و بر کنترل حرکات بدن تاثیر می‌گذارد.
