معنی فارسی cerebrotonic

B1

فعالیت یا چیزی که باعث تقویت یا تحریک عملکرد مغز می‌شود.

Something that stimulates or enhances brain function.

example
معنی(example):

ورزش می‌تواند یک فعالیت مغزی باشد که عملکرد مغز شما را افزایش می‌دهد.

مثال:

Exercising can be a cerebrotonic activity that boosts your brain function.

معنی(example):

خواندن اغلب به عنوان یک عمل مغزی برای سلامت روان در نظر گرفته می‌شود.

مثال:

Reading is often considered a cerebrotonic practice for mental health.

معنی فارسی کلمه cerebrotonic

: معنی cerebrotonic به فارسی

فعالیت یا چیزی که باعث تقویت یا تحریک عملکرد مغز می‌شود.