معنی فارسی certificating
B1فرآیند رسمی تأیید صلاحیت یا صدور گواهی برای افراد.
The act of issuing a certificate or confirmation of a qualification.
- verb
verb
معنی(verb):
To supply with a certificate, especially following certification
example
معنی(example):
فرآیند صدور گواهینامه برای معلمان جدید ممکن است زمان ببرد.
مثال:
The process of certificating new teachers can take time.
معنی(example):
سازمانهای صدور گواهینامه کیفیت آموزش را تضمین میکنند.
مثال:
Certificating organizations ensure quality education.
معنی فارسی کلمه certificating
:
فرآیند رسمی تأیید صلاحیت یا صدور گواهی برای افراد.