معنی فارسی certitudes
B2مطمئنات، باورهایی که بدون شک و تردید درستی آنها قابل قبول است.
Beliefs or convictions that are regarded as unquestionably true.
- noun
noun
معنی(noun):
Sureness, certainty.
مثال:
I have absolute certitude about that.
معنی(noun):
Something that is a certainty.
مثال:
Taxes are obviously certitudes.
example
معنی(example):
مطمئنات باورهایی هستند که کاملاً قطعی هستند.
مثال:
Certitudes are beliefs that are absolutely certain.
معنی(example):
افراد معمولاً در مورد نظرات خود مطمئنات دارند.
مثال:
People often hold certitudes about their opinions.
معنی فارسی کلمه certitudes
:
مطمئنات، باورهایی که بدون شک و تردید درستی آنها قابل قبول است.
