معنی فارسی cezannesque
B2سبک یا ویژگیهای مرتبط با پل سزان، نقاش فرانسوی که بر روی رنگ و شکل تمرکز داشت.
Relating to the style of Paul Cézanne, emphasizing color and structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این نقاشی سبکی سزانوار داشت که رنگ و فرم را برجسته میکرد.
مثال:
The painting had a cezannesque style that emphasized color and form.
معنی(example):
ترکیب او بدون شک سزانوار بود و احساس عمیقی را منعکس میکرد.
مثال:
Her composition was undeniably cezannesque, reflecting deep emotion.
معنی فارسی کلمه cezannesque
:
سبک یا ویژگیهای مرتبط با پل سزان، نقاش فرانسوی که بر روی رنگ و شکل تمرکز داشت.