معنی فارسی chacun
B1هر یک از افراد به طور جداگانه، مخصوصا در مورد مسئولیت یا انتخاب.
Each person separately, especially regarding responsibility or choice.
- OTHER
example
معنی(example):
هر کس باید از خود مراقبت کند.
مثال:
Chacun doit prendre soin de soi.
معنی(example):
هر کس سلیقههای خاص خود را دارد.
مثال:
Chacun a ses propres préférences.
معنی فارسی کلمه chacun
:
هر یک از افراد به طور جداگانه، مخصوصا در مورد مسئولیت یا انتخاب.