معنی فارسی chain gang
B2زنجیره‌ای از کارگران که معمولاً زندانیان هستند و به هم زنجیر شده‌اند و در پروژه کار می‌کنند.
A group of prisoners chained together to work, often on manual labor tasks.
- noun
noun
معنی(noun):
A group of convicts chained together to work outside the confines of a prison.
معنی(noun):
A group of cyclists riding in a close-knit formation akin to a road race, normally for the purposes of training.
example
معنی(example):
زنجیره کارگران در پروژه ساخت و ساز جاده کار می‌کردند.
مثال:
The chain gang worked on the road construction project.
معنی(example):
در تاریخ، زنجیره کارگران شامل زندانیانی بود که در حین کار به هم زنجیر شده بودند.
مثال:
Historically, a chain gang consisted of prisoners bound together while working.
معنی فارسی کلمه chain gang
:
زنجیره‌ای از کارگران که معمولاً زندانیان هستند و به هم زنجیر شده‌اند و در پروژه کار می‌کنند.
